پنجشنبه، اردیبهشت ۱۳

سلام از نیمه شب عاشق خدمت زیباتر محبوب دنیا

سلام خدمت انکه محبوب جاودان دلم شد.سلام خدمت بانویی که لبخند زیبای پروردگارم بوده و هست.وباز سلام خدمت نداخانم زیباترین گل خدا که میدونم چشمان زیببایش حالا در خواب است و همه عمرآرامشش را از خدا خواستم و میخوام سلام خدمت گل نازی که نزدیک به یک سال ندیدمش دلم این روزها خیلی براش تنگه واسه خانمی که شانزده سال به پای عشقش شادمان نشستم و خود میدانم شایداین فراغ همیشه گیست .گل من میدانی که نزدیک به یک سال است که ندیدیدمت با وجود انکه میان من و تو روزها فقط چند دیوار ان شرکت فاصله است اما خواست خدا در ندیدن بوده و گذشته و می گذرد چند ساله که سفیدی مهمان صورتم شده و گرد پیری روی موهایم نشسته . گل نازنین قلبم نمیدونم چند ماه یا چند روزه دیگه میبینمت اما از راه دور میبوسم دستان زیبایت را مینویسم شاید تو گذری بر این وبلاگ کنی و بخوانی گرچه شانزده سال است که این آرزویم بر دل مانده .عذر میخواهم اگر نامه ام به تلخی رفت عزیزی که آرزوی لمس دستانش میدانم از عمر من بزرگتر است جز به معجزه ای امکان پذیر نخواهد بود اما عشقت جاودان دلم شد گرچه شما میفرمودی پس از دو سال فراموش میشه اما شانزده سال چراغ عشقت پرنور تر از قبل توی قلبم و همه آرزویم این است که این عشق تمام عمرم در دلم باشد و بتونم روزای سخت در پیش را با حلاوت این عشق تحمل کنم گل من شب چشمات خوش بدون هنوزه هنوزه هیچ شبی عکست از آغوشم دور نبوده نمیخواهم که دور بمونه .شبت خوش گل رویایی من .                                              داود تو (سیزده اردیبهشت نود هفت ) 

هیچ نظری موجود نیست: