یکشنبه، آذر ۲۹

با همه غمی که از تو بر دلم مهمان شد اما هنوز دوستت دارم

سلام به تو که سلطان دقایق منی.سلام  به تو که سالهاست غم سهم من بوده از تو وعشق تو.

سلام به تو که اسمت شد ارامش جان ناارامم .دانستی که بی تو ویرانم و دانستی که کعبه

امال منی و گذشتی از من ملالی نیستکه تو محبوبی من عاشق ویرون !سالهاست که روز میلاد

ت رابی تو جشن میگیرم و در تنهایی خودم به یادت نغمه غم سر میدمای گل ناز که ۲۴آذر روز

مبارک میلاد توست عاشقانه میستایم تورا که بعد تو کسی نتوانست فتح کند قلعه خاموش

دلم راو گرچه این دل پس از تو ویران شدو در خود شکست اما اجازه نداد کسی پا بر حریم تو

بگذارد لحظه ای مالک  این ویرانه شود.دوباره رسید روز زیبای میلادت  واین را بهانه کردم که

که بگویم سلطان ناز با وجود گذشت سالها با وجود انکه رفتی چراغ روشن معوای دیگر گشتی

اما هنوز عاشقانه دوستت دارم گذشت زمان کم نکرد محبت تو را و کم رنگ نشد عشقت برایم

آرزو دارم که تا مرگ عشق تو باشه مرامم عاشقی باشد روالم.تنهاترین عاشق دنیا عاشق  تو

                                                           سایه تو ای پادشاه ناز

هیچ نظری موجود نیست: