((من و جای خالی تو))
گل من بهار امد !کجای راهی تو گفتی با بنفشه ها میایی
ببین چند تا بهار حالا گذشته ببین که روزگارم تیره گشته
دیگه از من گذشته نوبهارم رسیده فصل زرد انتظارم
دیگه برگشتن تو یه خیاله امید تو را دیدن هم محال
بهــــار من تو بودی بهترینم گذشتی و ندیدی نازنینم
که بعد از تو دلم دیوانه گشته به جز تو با همه بیگانه گشته
پس از تو کار دل دیگه تمومه پس از تو دلخوشی بر من حرومه
پس از تو قصه ام پر آه ودرد پس از تو روزگارم سرده سرده
پس از تو زندگی آهنگ غــم داشت تو گویی روزگارم تو را کم داشت
حالا من موندم و دنیای حسرت بدونه تو دلم دنیا را پس زد
حالا دنیای من سرد و غمینه بدونه تو شب و روزم همینه
یه روز گفتم که تو ناز زمینی به تو گفتم نگارم نازنینی
تو خندیدی و گفتی خوش خیالم به رسوایی نشان و بی مثالم
تو رفتی و نخواستی که بمونی نخواستی عشق را از چشمام بخونی
گمان کردی بری عشقت میمیره ندونستی که تازه جون می گیره
تو میگفتی که عشق نبض گناه ندونستی که عاشق بی گناه
حالا من موندم و یک قلب خاموش حالا من موندم و عشقی فراموش
حالا من موندم و یک جان خسته به روی خود همه درها را بسته
حالا من موندم و جای تو خالی حالا من موندم و عشقی خیالی
یه روز میمیرم و تنها میمونی که شاید جای خالیم را ببینی
یه روز هم قصه ای میشم به دنیا یه روز هم غصه ای میشم به دلها
فراموشم نکن ای یار زیبا که با تو زنده میمانم به دلها
دگر عرضی نمانده عشق دیبا جز آنکه با تو ام تا ته دنیا
بیست دو/هشت/هشتاد نه
تقدیم به لبخند زیبای پروردگارم که همه شعرم از عشق به او سرچشمه گرفته
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر