به نام خدایی که چند روزه ازش بریدماما خود نمیدانم چرا باز به نام
او شروع میکنم
سلام گل زیبای من ،سلام ندا خانم ،که رفتی و به یکباره که نه اما
چه زود فراموشت شدم
خانمم توی اون اداره پر
بود از ادم هایی که مرض
جنسی بودند آدم هایی که از
صبح که می امدند تا وقت رفتن کارشان فقط
تشبیح تعبیر خانم
ها بودنمی دانم اما گویی جز این کار کار دیگری نداشتند و جالبتر
اینکه سر ظهر که میشد
همه در صف نماز
حاضر بودند هیچ وقت نفهمیدم
این همه دورویی بهر چیست اما گلم من که از
صبح به تو فکر میکردم و تمام
فکر ذکرم شما بودی از چشم شما
افتاده بودم مشتی
منافق دو رو آدم های باب
میل شما بودند شما که با من قهر
کردی من که هیچ وقت نتوانستم حتی در فکرم نظر سویی
به شما داشته باشم
اما انان که به
راستی بیمار جنسی بودند
در چشم شما جا داشتند.نمیگویم
افسوس اما چقدر دردناک
بود درک این مطلب حال که هردو
بازنشسته شدیم برای
همیشه رفتی که دیگه
نبینمت تمام اوقات م
را با دوره آن خاطرات
میگذرانم .نازنینم بهترینم ای که
از تو تنها یادگاری
که برایم ماند یک کوه
اندوه و یک عکس صورت زیبای
توست بهترینم زود بازنشسته شدیم هردو تو رفتی که زودتر از من خلاص شوی برای منکه خیلی وقت بود
دیگه آزاری برایت نبودم شاید
ان روزها که هر روز شما را میدیدم
از همان نگاه
من بیزار بودید اما دیگه این سالهای آخر که محل
خدمتم عوض شده و دیگر
ماهی یک بارم نمیدیم صورت زیبای تورا.نازنینم همیشه حسادت
میکردم به انانکه نزدیک شما کار میکردند به انان که شما را میتوانستند سیر
ببینند اما من شاید ماهی شاید
دو ماهی یکبار دیگر این اواخر هم که ماموریتی شده بودم و
دیگر........./نمیدان گل زیبایم حالا برات مینویسم مثل همان گذشته ها و مثل همان
گذشته ها شما نمیخوانی و
میماند.خانم مهندس زیبایم امیدوارم که
هرجا که هستی شاد خرم باشی بدان که تا ابد جاودان
دل من خواهی بود .تا ابد دوستت
دارم .مردی که پیر عشق تو
شد داود تنهای تو
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر