شب شیدا
هر شب کنار عکس تو شمعی محیا میکنم با اشک و آه و خون دل شب را مصّفامیکنم
هر شب بیاد چشم تو گریان کنم چشمان خویش شاید بدینسان عشق را من با تو معنا میکنــــم
دیریست در چشمان من جای تو خالی مانده است رفــــــــــــتی همه آرامشم ، با غم مدارا میکنم
دیریست خواب و چشم من بیگانه با هم گشته اند بس در غمت شب تا سحر تکرار نامت میکنم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر