Translate

یکشنبه، بهمن ۵

یه دل تنگی که هیچ کس و چیزی دوای دردش نیست

سلام گل نازم سلام ای بیتا ترین گل هستی سلام ای همه ارامش این دل یاغی توی اداره نشستم و بدجور دلتنگم تو هستم هیچی  دوای درد دل یاغی نیست خانمم نیستی و نمیدونی نبودت چه دردی را به جان و روحم میزنه درد عشقت پیرم کرد با وفا به جای این همه دلتنگی ایا میشه گاهی دلت واسه وفادار ترین عاشقت تنگ بشه اره گلم دیگه وفادار ترین عاشقت نامش مال منه چون کسی را یارای این همه سال فراق و وفا نیست نازنینم وقتی دردت به جونم زهر میریزه داغون میشم چون میدونم درمونی برای دردم نیست محکوم به تحملم عزیز نازم گل من اخرش همان شدم که میفرمودی  دیدی عشقم در دلم ماند و دیگه به کسی چیزی نگفتم عزیز  همه درد را ریختم روی دل غریبم یاد دیدار اخر گل رویت جانم را میسوزاند وقتی تو گل نازم با تورج  خداحافظی کردی و عاشقی که ارباب وفای عشقت شد را لایق کلام ندونستی بدون خداحافظی ترکم کردی  یاد این دیدار اخرم باقی مانده جوانیم را خاکستر کرد و گرد پیری را روی موهام نشاند  ندای من بدون عاشقانه تر از همیشه دوستت دارم  غریب تر از همیشه درد هجران تو را بدوش میکشم فقط خواستم بگم فکر نکنی که عاشقت بی وفاست اونکه جوانیش را در مسلخ عشق تو قربانی کرد سوز عشقش دل دریا را هم ذوب میکند  گلم اگر یه روز خواست بیای بدون عزیز جونمی و قدمت روشنای زندگی  چراغ دلم بوده و هست

هیچ نظری موجود نیست: